دنیای  ما..

دنیای ما..

نوشتن را دوست دارم , آنقدر که آرامم می کند! مثل آب روی آتش :)
دنیای  ما..

دنیای ما..

نوشتن را دوست دارم , آنقدر که آرامم می کند! مثل آب روی آتش :)

2.

نوشتن را دوست دارم ! خیلی زیاد...

نوشتن عقایدت را به خودت یادآوری می کند! نگاهت را به دنیای اطرافت دقیق تر می کند.. اصلا انگار سعی می کنی بهتر و دقیق تر ببینی , تا بتوانی بنویسی..

درست مثل عکاسی که دوربین به دست , به تمام جزییات اطراف خود دقت می کند تا سوژه مناسبی برای عکاسی اش پیدا کند!

خب راستش را بخواهید , سوژه مناسب برای نوشتن مهم است دیگر؟! 

اینجا رو دوست دارم..

امیدوارم آغاز خوبی باشد ;) 

1.

عاشق زنی مشو که می خواند

که زیادی گوش میدهد

زنی که می نویسد


عاشق زنی مشو که می اندیشد

که میداند که داناست ,

به زنی که خود را باور دارد


عاشق زنی مشو که هنگام عشق ورزیدن می خندد یا می گرید

که قادر است روحش را به جسم بدل کند

و از آن بیشتر عاشق شعر است

(اینان خطرناک ترین ها هستند)


و یا زنی که می تواند نیم ساعت مقابل یک نقاشی بایستد

و  یا که توان زیستن بدون موسیقی را ندارد


عاشق زنی مشو که که پر , مفرح , هشیار , نافرمان و جواب ده است

که پیش نیاید که هرگز عاشق این چنین زنی شوی

چرا که وقتی عاشق این چنین زنی می شوی

که با تو بماند یا نه

که عاشق تو باشد یا نه

از اینگونi زن بازگشت به عقب ممکن نیست

هرگز...


شاعر معاصر: مارتا ریورا گاریدو (martha rivera gariddo)